توفان زده ام مرا نجاتی بفرست
فرمود که با زمزمه یا مهدی
نذر گل نرگس صلواتی بفرست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
در انتظار باران نیست آنکه بذری نکاشته
زهی خجسته زمانی که یار باز آید
به کام غمزدگان غمگسار باز آید
اگر فدای امام زمان نخواهد شد
ز سر چه گویم و سر، خود چه کار باز آید
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ویرانه نه آنست که جمشید بنا کرد
ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که هر جمعه به یادت
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده، زمین شوق شکفتن دارد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
شاید آن روز که سهراب نوشت:
"تا شقایق هست زندگی باید کرد"
خبری از دل پر درد گل یاس نداشت
باید اینگونه نوشت:
هر گلی هم باشد، چه شقایق چه گل پیچک و یاس
زندگی بی مهدی
زندگی با غمهاست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اگر با آمدن "آفتاب" از "خواب" بیدار شویم نمازمان قضاست...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ای مدنیبرقع و مکی نقاب
سایهنشین، چند بود آفتاب
منتظران را بهلب آمد نفس
ای ز تو فریاد به فریاد رس
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
از ناکجای وجود بی مقدارم، تا آستان بی کران کوی تو، در میان سیلاب اشک،
پلی از نیاز می زدم. پلی از انتظار،
از غیبت تا ظهور
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بخوان دعای فرج را دعــــــــــا اثــــــر دارد
دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد
بخوان دعای فرج را و عـافــیــت بـطـلـــب
که روزگار بســـی فتنه زیر ســـر دارد
بخوان دعای فرج را کـه یـوسـف زهــــــرا
ز پشت پرده ی غیبت به ما نظـر دارد
بخوان دعای فرج را به یاد خیمه ی سبز
که آخرین گل سرخ از همه خبـــر دارد